فروش مال غیر یا معامله فضولی در قانون مدنی
طبق ماده 247 مقرر شده است که:« معامله به مال غیر جز به عنوان ولایت یا وصایت یا وکالت نافذ نیست ولو اینکه صاحب مال باطنا راضی باشد ولی اگر مالک یا قائم مقام او پس از وقوع معامله آن را اجازه نمود در این صورت معامله صحیح و نافذ میشود».
بنابر این ماده باید گفت هر نوع معامله ای که مال موضوع معامله آن متعلق به فردی نباشد که در حال معامله است، به عنوان مثال احمد ماشینی که را که متعلق به رضا میباشد را به سعید بفروشد، این معامله نافذ نیست مگر اینکه احمد از جانب رضا وکالت یا وصایت یا ولایت داشته باشد که ماشین را بفروشد در غیر این صورت چنین معاملهای حتی اگر رضا در باطن از معامله یاد شده راضی باشد، نافذ نیست.
تا زمانی که رضا که مالک ماشین است یا قائم مقام وی، معامله را تنفیذ کند یعنی اجازه دهد. پس از رضایت مالک اصلی ماشین این معامله صحیح خواهد بود. چنین معامله ای اگر احمد دارای ولایت یا وصایت یا وکالت از جانب رضا باشد صحیح است زیرا در اینجا احمد دارای سمت میباشد که این سمت یا قراردادی و یا قانونی است.
مشاوران کارآزموده تیم حقوقی لیولند در این مقاله به بررسی عمل فروش مال غیر به لحاظ حقوقی پرداخته اند, پس تا پایان مقاله با همراه باشید. همچنین برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید با لیولند تماس بگیرید.
رضایت مالک در فروش مال غیر
طبق ماده 248 اجازه مالک نسبت به معامله فضولی یا همان فروش مال غیر بدون داشتن سمت، به لفظ و یا فعلی که دلالت بر امضاء عقد داشته باشد حاصل می شود.
1.مهم ترین و اساسی ترین شرطی که برای اجازه مالک وجود دارد این است که از آنجایی که اجازه دادن خود یک عمل حقوقی و از نوع ایقاعات است، مالک یا قائم مقام او که میخواهند معامله را اجازه کنند باید دارای اهلیت مورد نیاز برای اعمال حقوقی باشند. به همین دلیل اگر مالک دارای حجر باشد ولی یا قیم وی میتوانند معامله را اجازه و تنفیذ کنند.
2.نکته قابل توجه دیگری که با مطالعه مواد 254 و 255 قانون مدنی استنباط میشود این است که مالک باید زمانی که معامله را تنفیذ و اجازه میکند از اینکه مالک یا نماینده مالک است آگاه باشد. اهمیت این نکته آنجایی مشخص میشود که اگر صاحب مال بعد از وقوع معامله فضولی به فضول یا همان فروشنده مال غیر، وکالت بدهد این وکالت دادن به معنای تنفید معامله فضولی نیست، بلکه در این زمان وکیل میتواند تصمیم بگیرد که معامله را تنفیذ یا رد کند. همچنین است اگر به هر نحوی دیگری غیر از وکالت مال مورد معامله، به فصول منتقل شود، صرف تملک فضول باعث صحت معامله فضولی نمیشود. و یا حتی اگر بعد از انجام معامله فروش مال غیر، معلوم شود که مال ملک فضول بوده است و یا ملک کسی بوده است که فضول میتوانسته از جانب ولایتا یا وکالتا معامله کند باز هم معامله خود به خود تنفید نمیشود بلکه معامل باید دوباره تصمیم بر رد یا تنفیذ آن بگیرد. نکته بسیار کلیدی در این مواد قانونی توجه و اهمیت قانونگذار به قصد معامله کننده بوده است. یعنی حتی اگر مالی که معامله شده از اول ملک احمد بوده است اما از آنجایی که احمد با قصد و به عنوان معامله فضولی و فروش مال غیر معامله را انجام داده است، پس از کشف حقیقت باید دوباره تصمیم بگیرد که معامله را تنفیذ یا رد میکند.
3.طبق ماده 249 سکوت مالک حتی اگر وی در مجلس عقد حضور داشته باشد اجازه محسوب نمیشود. یعنی اگر احمد مالی که مالکش رضا است را با عنوان معامله فضولی به سعید بفروشد و این معامله در حضور و در مقابل چشمان رضا صورت بگیرد و رضا سکوت کند و هیچ مخالفتی نکند، این نشانه رضایت وی نیست. بلکه برخلاف قاعده عرفی میان مردم که سکوت را علامت رضا میدانند، در قانون مدنی رضایت مالک حتما باید با یک لفظ یا فعلی که دلالت بر رضایت و امضاء عقد دارد صورت بپذیرد.
4.اجازه نباید مسبوق به رد باشد. طبق ماده 250 قانون مدنی اگر مالک ابتدا معامله فضولی را رد کند اما مدتی بعد پشیمان شود و بگوید اشتباه کردم، امکان اجازه معامله دیگر وجود ندارد. زیرا معامله فضولی بعد از رد توسط مالک باطل محسوب میشود. این رد مالک طبق ماده 251 قانون مدنی میتواند به صورت هر فعل و لفظی باشد که دلالت بر عدم رضای مالک دارد.
5.اجازه یا ردی که توسط مالک صورت میگیرد میتواند با تأخیر باشد و لازم نیست که فوری باشد. طبق ماده 252 اگر از تأخیر مالک، طرف اصیل دچار ضرر شود، او میتواند معامله را به هم بزند. طرف اصیل یعنی فردی که شخص فضول با وی معامله فضولی را انجام داده است که در مثالی که در این متن زده است سعید میباشد.
اگر تنها بخشی از معامله فضولی باشد
اگر بخواهیم محتوای ماده 256 قانون مدنی را طبق مثالی که زدیم بررسی کنیم. به این صورت میشود که اگر احمد مالی را که بخشی از آن متعلق به خود و بخشی از آن متعلق به رضا میباشد را به سعید بفروشد، معامله نسبت به بخشی که مالک آن خودش است صحیح و نسبت به بخشی که مالک آن رضا میباشد غیرنافذ است. اگر چنین معامله ای نسبت به مالی انجام شود که قابلیت تجزیه ندارد. یعنی نمیتوان به تناسب اجزاء مال مبلغ مشخصی را تعیین کرد، به عنوان مثال اگر مال کیفی باشد که متعلق به هردوی احمد و رضا میباشد و احمد به طور فضولی این کیف را به سعید میفروشد. در چنین حالتی رضا که مالک بخشی از کیف است، یا باید تمام معامله را اجازه کند یا تمام معامله را رد کند و استثنائا نمیتواند صرفا بخشی از معامله را تنفیذ کند و بخشی دیگر از آن را رد کند. اگر چنین کند به منزله رد کلی معامله میباشد و خود یک ایجاب جدید از جانب فضول میباشد که طرف معامله که همان سعید است باید تصمیم بگیرد که آن را قبول کند یا خیر.
مجازات فروش مال غیر
حبس به مدت یک الی هفت سال و همچنین پرداخت جریمه نقدی برابر با مال تصرف شده و همچنین برگرداندن مال به مالک آن میباشد.
ارکان جرم فروش مال غیر
اثبات کردن جنبه قانونی جرم توسط دادگاه
اقدام به فروش اموال دیگران بدون برخورداری از مجوز قانونی
اقدام عمدی و همچنین با سوء نیت
سخن پایانی
با توجه به مطالب ذکر شده در مقاله بالا هر معامله ای که موضوع معامله برای فردی که در حال معامله است نباشد صحیح نیست و به عنوان فروش مال غیر محسوب میشود. فروش مال غیر دارای شرایط و مراحل گوناگونی میباشد که مشاوران لیولند سعی بر بررسی و توضیح و تشریح آن ها داشتند, اما برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید با لیولند تماس بگیرید تا از تمامی نکات موجود در این زمینه بهره مند شوید.
مشاوره فروش مال غیر
جواب تمامی سوالات خود در مورد فروش مال غیر را در سریعترین زمان ممکن از کارشناسان لیولند دریافت کنید